دره مرادبیگ همدان
معرفی دره مرادبیگ همدان
منطقه دره مرادبیگ بزرگترین درهی کوهستان الوند است و در فاصلهی سه کیلومتری از مرکز همدان در دامنهی کوههای الوند در جنوب غربی استان همدان واقع شده است. این منطقه از شمال به شهر همدان، از شرق به روستای ابرو تفریجان، از غرب به روستای گنجنامه و شهرستانه و از جنوب به کوهستان الوند محدود میشود و مساحت آن ۸۰۰ هکتار است.
منطقه دره مرادبیگ به صورت شمالی-جنوبی کشیده شده و از سمت غرب و شرق به وسیلهی ارتفاعات محدود شده است. این درهی سبز و خرم، به علت همجواری با شهر، از همان زمان که همدان «هگمتانه» نامیده و دولت ماد تشکیل شد، احتمالا مورد توجه حاکمان قرار گرفت.
به نظر میآید بنیاد سکونتگاه درهی مرادبیگ با اشراف به چشمانداز شهر همدان حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ سال پیش، یعنی مقارن با حکومت ایلخانان مغول برمیگردد. بنا به نظر افراد مسن و صاحبنظران ساکن این روستا، «مرادبیگ» و دو برادر او به نامهای «نظربیگ» و «الهبیگ» در دوران مزبور در نقاط سهگانهای از همدان فعالیت و حکمرانی داشتهاند. قلعهی بهمن میرزا، از زمان نوادگان فتحعلیشاه قاجار و حاکم همدان، در کنار رودخانهی درهی مرادبیگ (الوسجرد) بین خیابان بوعلی فعلی (بینالنهرین)، کوی کبابیان و کوچهی ذوالریاستین قرار داشته و به عنوان کهندژ در دوران قاجاریه محل حکومت بوده است.
پوشش گیاهی این منطقه متنوع است و بطور کلی پوشش گیاهی کوهستان الوند که این منطقه هم بخشی از آن محسوب می شود شامل انواع گل ها و گیاهان است. در فصل هایی که آب و هوا مناسب و معتدل سال است مثل بهار، گل یخ که گل سفید و زیبایی است رشد می کند لاله های رنگارنگ در اطراف چشمه ها و چمن زارها می رویند و گلهایی به رنگ زرد و بنفش و همچنین لاله، آلاله، سوسن زیبایی خاصی به این دره می دهد. بعضی گل ها و گیاهانی که جنبه خوراکی یا دارویی دارند مثل پونه، شیرین بیان، طوطیا، آزربه، ریواس، مفرا، گزنه، موسیر، کنگر و دیگر گیاهان به وفور در این منطقه رشد می کنند. طوطیا سرمه ای شفابخش برای چشم محسوب می شود. گون هم گیاهی خاردار و بوته ای است که از ساقه آن صمغی به اسم کتیرا بدست می آید. کتیرا در صنایع چسب و نساجی به کار می رود.
پوشش جانوری هم مثل پوشش گیاهی در این منطقه متنوع است این نقطه زیستگاه گرگ، شغال، سمور، روباه و خرگوش و همچنین پرندگانی مثل دال و عقاب سیاه است. بز کوهی، کبک، کبوتر و عقاب هم از دیگر جانوران منطقه هستند.
آبشار دره مرادبیگ مسیر دسترسی به دره مرادبیگ برای رفتن به دره مرادبیگ، با هواپیما به همدان سفر کنید و از میدان امام خمینی (ره) که از میدان های اصلی و در مرکز شهر همدان واقع است به سمت خیابان بوعلی سینا بروید، پس از طی یک مسیر ۶۵۰ متری به میدان بوعلی سینای شهر همدان می رسید، و از این میدان همچنان مستقیم به راه خود در خیابان بوعلی سینا ادامه دهید بعد از یک کیلومتر به خیابان جهاد وارد می شوید، پس از طی ۸۵۰ متر وارد میدان بعثت شده و از آنجا به خیابان شهرداری وارد شوید. حدود ۷۵۰ متر از خیابان شهرداری را بروید تا به میدان بیمه رسیده و از خیابان شهید مصیب مجیدی هم عبور کنید. ۶۰۰ متر از این خیابان را که گذراندید به جاده ی دره ی مرادبیگ می رسید. در این جاده به مسیر خود تا حدود یک کیلومتر ادامه دهید تا دره ی زیبای و دیدنی مراد بیگ را در مقابل خود ببینید. یکی از ساختمان های معروف دره مرادبیگ ، عمارت بدیعالحکما در درهی مرادبیگ، که امروز به نام بلوار شهید مصیب مجیدی نامیده میشود، قرار دارد. تاریخ ساخت آن مربوط به اواخر دوران قاجار است و بانی تأسیس آن دکتر مهدی بدیع ملقب به بدیعالحکما بود.
امامزاده پیر رحمان نیز در درهی مرادبیگ قرار دارد. عارف قزوینی، شاعر نامدار مشروطهخواه، در دوران رضاخان به این دره تبعید شد و در بهمنماه ۱۳۱۲ درگذشت. روستای دره مرادبیگ و زبان مردم محلی روستای دره مرادبیگ یکی از زیباترین روستاهای همدان است. امامزاده پیر رحمان در دره مرادبیگ قرار دارد دره ی گل زرد هم از دره های زیبای آن است. فعالیتهای اصلی مردن این روستا و منطقه باغبانی، دامداری و صنایع دستی است.
مردم منطقه به زبانهای آذری، فارسی و کردی سخن میگویند و اقوام گوناگون با فرهنگهای مختلف، به ویژه فارس، ترک، لر و کرد در سراسر منطقه و در کنار هم زندگی میکنند. از مکانهای معروف دره مرادبیگ میتوان به دره گرگ، دره غوله، دره حاج احمد (حاجمد)،دره حاجمر(حاج عمر), لیژه، چر چرآب/چرچرآ ، قلعه/روستا سیلوار، قزله/قزوله رود، حمام خرابه، محمود دره، قرق، کندوخانه، منبع، پیررحمان و دره بهشت اشاره کرد.
براساس مصوبهی شورای عالی شهرسازی، مورخ ۴ مهرماه ۱۳۶۷، دره مرادبیگ به محدودهی خدمات شهری افزوده شده و جزو شهر همدان محسوب میشود. در مورد آب و هوای دره مرادبیک باید گفت که اختلاف ارتفاعی که نسبت به مرکز شهر همدان دارد سبب خنکتر بودن نسبی دمای هوا نسبت به سایر نقاط شهر همدان شده است.و در فصل بهار درختان این منطقه با فاصله ۱۵ الی ۲۰ روزه نسبت به شهر همدان شکوفا می شوند و درختانی مثل گیلاس و آلوچه در اواخر بهار و تا مرداد ماه نیز میوه دارند.
در فصل تابستان وجود چشمه ها و آب رود کف دره و درختان اطراف و به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوهستان الوند خبری از گرمای طاقت فرسا نیست و عاشق آب و هوای آن می شوید. در پاییز نیز آنهایی که به دنبال کشف رازهای زیبای پاییزی هستند می توانند با دوربین خود در این دره تصاویر زیبایی را شکار کنند و در زمستان دره بکلی بخواب می رود و برف در ارتفاعات به سرعت می نشیند و سرمای نسبتا زیادی در دره حاکم می شود.بیشترین دمای دره در تابستان به ۳۰ درجه و کمترین دما در زمستان به منفی ۱۰ درجه میرسد. طبق تحقیقی که اخیرا روی آب رودخانهی مرادبیگ انجام شده، مشخص شده که آب رودخانه حاوی مقادیر قابل توجهی فلزات سنگین نظیر روی، مس، کروم و … است که نشان میدهد آب رودخانه نسبتا آلوده است، پس در مصرف آن بهتر است احتیاط شود.
در زمان های قدیم طبق صحبت های احالی منطقه چند روستا وجود داشته و همین طور که در بالا گفته شده در کنار رود الوسجرد روستای با همین نام وجود داشته است,در منطقه ی پیر رحمان روستایی به نام جالوسجرد وار وجود داشته و در منطقه ی کنونی دره مرادبیگ روستای به نام ووشاگرد وجود داشته البته لازم به ذکر است که روستای الوسجرد و جالوشجرد تخریب شده اند و اکنون باغ میوه هستند دره مرادبیگ به طور تقریبی 11000 نفر جمعیت بومی دارد و همین امر یک دلیل برای ملحق شدن به شهر همدان میباشد
شرف قلایی معروف به شرف خان خان و بزرگ دهستان خرمرود در صده 1000م هجری شمسی او ابتدا در 22 فروردین سال 986 پا به جهان گشود پدر او لطف اله و مادر او زهرادخت نامیده میشد او 4 کلاس در مدرسه قلاسیجان تحصیل کرد و برای ادامه به شهر تویسرکان رفت در سن 17 سالگی مادر او فوت کرد و او تصمیم گرفت که به قلاسیجان برگردد او به علم طب ادبیات بسیار وارد بود در سن 20 سالگی به تمام ابادی های تویسرکان شهرت داشت و به او لقب فخرالعلم داده بودند او در سن 26 سالگی با دختر عمویش افریندخت ازدواج کرد و عضو سنای محرمانه نادرشاه افشار شد در جنگ قلا سیسانه به او نامه ای رسید که با تمام توان این جنگ را فیصله ده او چند نفر را دستگیر کرد و هر کاری کرد نتوانست این جنگ را تمام کند روزی حسین عبدواله و مراد مرتضی نزد او امدند و به او خبر یورش سربازان حکومتی را دادند و به و گفتند که اگر فرار نکنی به سبب ناتوانی در فیصله ی جنگ تو را از مقام برکنار میکنند او نیز به همراه خانواده به سوی همدان روانه شد پس از طی 2 روز به روستای ووشاگرد رسید مردم ووشاگرد او را سبب شهرت و قدرت خان روستا کردند او در سن 34 سالگی با افرین دخت حسن رضای ووشاگردی ازدواج کرد و صاحب 4 فرزند به نام های روحاله حسن مهین تاج و فاطمه داشت به دستور او مسجد دره مرادبیگ و حمام دره مرادبیگ ساخته شد
زیر کوچه شمامولا
پس از ورود شرف خان به دره مرادبیگ دستور داد تا خانه های زیبا در ووشاگرد بسازند ساخت این بنا از سال 1114 شروع و در سال 1116 تمام شد این خانه دارای 6 طویله 6 اتاق نشیمن و در زیر مهمان خانه یک زیرکوچه میگذشت این خانه اسیاب داشت و در کنار ان باغ و 400 متر نیز زیربنا داشت مردم دره مرادبیگ به ان خانه شاه نشینها میگفتند و ارزو داشتند که در انجا زندگی کنند این خانه پس از مرگ شرف خانه و روح اله به سیف اله رسید او برای نوسازی خانه هزینه ها کرد و با این همه خرج پول کم اورد و مجبور شد که اسیاب را بفروشد پس از مرگ او شامولا سقف چوبی سیزان ها را برداشت و طاق ضربی زد و ان را برای عروسی پسرش به او هدیه داد پس از چند سال برادر انها تمام خانه ها را خردید و اکنون نیز در دره مرادبیگ منطقه سردوش وجود دارد ولی متراژ کمی از ان باقی ملنده و تغییراتی در ان ایجاد شده است
سیف اله
سیف اله کشتی گیر و نویسنده زاده 11 بهمن 1204 دره مرادبیگ پدر او روح اله و مادر او صفیه نام داشت او در کودکی علاقه بسیار زیادی به ورزش های باستانی و کشتی داشت و در کودکی مرتب با هم سن و سال هایش کشتی میگرفت او 9 سال درس در مدرسه همدان خواند و پس از ان در مسابقات کشتی کشور شرکت کرد و مسابقات را برد و قهرمان کشور شد و بعد در مسابقات جهانی شرکت کرد و به شهر شیراز که در ان زمان پایتخت ایران بود رفت به همین سبب کل جمعیت دره مرادبیگ برای تشویق او به خراسان رفتند و در مسابقات جهانی نیز پیروز شد و به دست شخص شخیص لطفعلی خان زند مدال طلا گرفت پس از بازگشت به دره مرادبیگ شروع به نوشتن کتاب زندگی نامه خویش کرد و پس از 2 سال تمامش کرد و بعد از ان تاریخچه دره مرادبیگ را در کتاب جهان پرور و ربیع العام نوشت شهرت بسیاری پیدا کرد در 24 سالگی ازدواج کرد و صاحب فرزندانی به نام های امراله شمس اله روح اله غلام و شامولا و در 84 سالگی دار فانی را ودا گفت
دره حاج عمر
دره حاج عمر برخلاف دره کندوخانه و دره باغ که از قدیم الایام باغات میوه بودند این دره درختزار های بید بود و مردم به ان دره چیزارخفته میگفتند به معنی دره مرادگان خوابیده به گفته مسلم عبی له تاریخ نویس زندایان مخالف شاه عباس صفوی را به این دره می انداختند و زنده به گور میکردند تا سال 1274 عمر صابر ووشاگردی درختان ان را بریدند و درختان الو بر ان نشاندند الوی چیزاری در ایران بهدلیل طعم بسیار خوب و رنگ طلایی و درشتی بسیار معروف بود و جزو میوه های ثروتمندان شناخته میشد پس از مرگ حاج عمرصابر مرادی پیران ان باغات را فروخته و به شهر رفته اند خریداران این باغ به متراژ ان برگزیدند این دره دارای دوبخش اول چیتزار که در کنار کوچه باغ قرار دارد و دوم چیتزار که در منطقه بالای ان وجود دارد مردم دره مرادبیگ به اشتباه به ان دره حاجمد میگویند که درست ان حاج عمر است
قهوه خانه زیر سیلوار
قهوه خانه اسد یا زی سیلوار در جبهه شرقی رودخانه الوسجرد قرار دارد این منطقه از خیابان اصلی دره مرادبیگ 50 متر فاصله دارد این قهوه خانه از سال 61 قمری شروع به کار کرد و یکی از قهوه خانه مهم دره مرادبیگ محسوب میشد این قهوه خانه به دلیل قرار گرفتن در مابین جوی و رودخانه الوسجرد منظره ای بسیار زیبا داشت این قهوه خانه به شکل سنگی و چوبی بوده است و در ان یک چشمه پر اب که اب مورد استفاده قهوه خانه را تامین میکرد وجود دارد پس از مرگ اسد رضا این قهوه خانه به حمید رضا و بعد به حسن رضا و در اخر بهه غلام رضا در زمان موقوع زلزله 8 ریشتری دره مرادبیگ بنا های بسیار زیادی در این روستا تخریب شده اند که یکی از انها این قهوه خانه بود غلام رضا انرا تبدیل به گل فروشی کرد ولی جواب نداد پسر او در ان درخت سپیدار زد و ان درختان رشد کرده اند
Yaser Bashiri
Bahareh M
سلطان سفر
معین مرادی